در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد                         حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:47 ب.ظ http://www.irane-azad.blogsky.com

رامتین پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:18 ب.ظ http://zolghadr.blogfa.com

چی می شد اگر خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده . چون ما دیروز وقت نکرده ایم از او تشکر کنیم .

چی می شد اگر خدا فردا دیگه ما را صدا نمی کرد . چون امروزاطاعتش را نکرده ایم .

چی می شد اگر خدا عشق و محبتش را از ما دریغ می کرد . چرا که از محبت کردن به دیگران دریغ کرده ایم .

چی می شد اگر خدا فردا قرانش را از ما می گرفت . چرا که امروز فرصت نکرده ایم ان را بخوانیم .

چی می شد اگر خدا در خانه اش را می بست . چون ما در قلبهای خود را بسته ایم .

چی می شد اگر خدا امروز به حرفامون گوش نمی کرد . چون ما به دستوراتش خوب عمل نکرده ایم .

چی می شد اگر یادمان میرفت چه آدمی بوده ایم و حالا چه شده ایم ؟ از کجا امده ایم به کجا می رویم و هدف از این رفت و آمد ها چیست ؟

چی می شد اگر تصمیم می گرفتیم یه کم . فقط یه کم رو راست باشیم و صادق ......... کمتر نقش بازی کنیم ............... کمتر اطمینان کنیم یا نه کمتر از اعتماد دیگران سوء استفاده کنیم ............

طوطی شکر شکن دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:46 ب.ظ http://khate-yar.persianblog.com

سلام.ممنون از خطی که در خط یار نگاشتید.ان شا الله وقت کنم چند مناجات از خواجه عبد الله براتون میفرستم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد